آزادوار شهری به قدمت تاریخ

دموكراسي چيست؟

نويسنده: دكتر صفر يوسفي
    بحث بر سر دموكراسي و يا به تعبير امروزي مردمسالاري بدون شناخت بنيادهاي آن، بحثي ناقص و نارسا است. اينكه امروزه بر سر موفقيت و عدم توفيق و سابقه دموكراسي سخن گفته مي شود نيازمند و مستلزم آن است كه شاخصه هاي دموكراسي كه همان بنيادهاي آن است را بشناسيم. بنيادهاي دموكراسي و يا اركان آن مبتني بر چهار ركن اساسي است و به هر حكومتي كه اين اركان را در نظام سياسي خود منظور كرده و بدان التزام نظري و عملي داشت نظام سياسي دموكرات اطلاق مي گرديد. اين اركان مهم عبارتند از:
    ۱- قانون اساسي ۲- نظام پارلماني (مجلس) ۳- احزاب سياسي ۴- مطبوعات آزاد.
    در گذشته حكومت دموكراسي به حكومتي گفته مي شد كه چه در قالب و شكل نظام مشروطه سلطنتي و چه در قالب و شكل جمهوري بر اين اركان و بنيادهاي ذكر شده استوار بوده است. از ميان اين اركان چهارگانه، قانون اساسي وجه تمايز اصلي نظام دموكرات با نظام هاي استبدادي در هر نوع آن اعم از پادشاهي (مونارشي)، اليگارشي، آريستوكراسي، فاشيستي، ديكتاتوري نظامي، ميليتاريستي (ارتش سالار) و غيره بوده است چرا كه در نظام دموكرات اختيارات و وظايف و قدرت فرمانروا اعم از پادشاه مشروطه يا رئيس جمهور يا فرمانروا بر مبناي قانون اساسي از حالت نامحدود درآمده و محدود و مقيد مي شود. مجلس و نظام پارلماني نيز ركن دوم نظام دموكراسي است كه به وضع قوانين براي اداره جامعه پرداخته و آن را از خودمحوري و استبداد راي دور نگه مي دارد. اما ركن سوم دموكراسي چه از نوع مشروطه سلطنتي و چه از نوع جمهوري، اگرچه بعد از قانون اساسي و نظام پارلماني (مجلس) قرار مي گيرد ولي از جهت اهميتي كه در جلوگيري از خودكامگي دارد از دو ركن ديگر مهمتر جلوه مي كند، به گونه اي كه گفته شده حكومت دموكراسي بدون احزاب سياسي با ديكتاتوري فرقي ندارد ركن چهارم حكومت دموكراسي مطبوعات آزاد هستند كه نقش بسيار مهم اطلاع رساني و آگاهي بخشي و به روز كردن و يا به روزآمد نمودن دانسته ها و اطلاعات عمومي و مردمي و فرهنگسازي عمومي در ابعاد سياسي و اجتماعي و غيره و جهت دهي و تنوير افكار عمومي را به عهده دارند. به خصوص در جوامعي كه احزاب سياسي وجود نداشته و فعاليت احزاب سياسي تعطيل باشد في المثل در مقاطعي از تاريخ ايران، مطبوعات نقش احزاب سياسي و وظيفه و رسالت آنان را نيز به عهده مي گرفتند.
    اين امر سبب شكنندگي مطبوعات در حوادث و رويدادها و تحولات سياسي مي گرديد. امروزه ركن پنجمي نيز به اركان دموكراسي افزوده شده كه آن آزادي هاي مدني است در قالب آزادي بيان و قلم و انديشه و عقيده و آرمان و نيز توسعه نهادهاي مدني و اجتماعي كه از حقوق ملي و مردمي دفاع كنند به گونه اي كه دموكراسي بدون آزادي هاي مدني بي معني است و حكومت مردمسالاري بدون آزادي هاي مدني بي وجه، بي پايه و بدون اساس تلقي مي شود. اما دموكراسي داراي روش هايي براي اجراي اهداف و آرمان ها و منويات خود است كه مهمترين آنها استفاده از انتخابات و راي اكثريت و مراجعه به آراي عمومي در قالب انتخاب از ميان كانديداتورها يا نامزدهاي نمايندگي مجلس، رئيس جمهور، شوراها، انتخابات محلي و شهرداري ها و غيره و نيز رفراندوم يا همه پرسي براي تاييد يا رد مسئله اي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و يا اقتصادي در قالب آري - نه= بلي - خير است. طبيعي و بديهي است كه آراي عمومي و اكثريت فقط به مثابه روش هاي دموكراسي محسوب مي شوند نه هدف دموكراسي. بنابراين جامعه و حكومت و دولتي كه صرفاً از روش هاي دموكراسي استفاده مي كند و به آرمان دموكراسي پايبند نيست نمي تواند حكومتي دموكرات محسوب شود. خصوصاً امروزه در جهان حكومت ها و دولت ها سعي مي كنند تا با تقليد صوري و ظاهري از روش هاي دموكراسي و نيز تشريفات قانونگذاري و ايجاد مجالس ملي خود را دموكرات و جلوه دهند و ما شاهد دموكراسي هاي غيرمستقيم از نوع دموكراسي هاي پارلمانتاريستي بسياري در جهان هستيم.
    *استاديار و مديرگروه تاريخ
    (عضو هيات علمي) دانشگاه آزاد اسلامي واحد نور
    دكتر صفر يوسفي
 روزنامه شرق ، شماره 798 به تاريخ 12/4/85، صفحه 22 (مشروطه)

نویسنده: داود ׀ تاریخ: یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:دموكراسي, چيست, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تمامی حقوق برای سایت روستای آزادوار محفوظ است. انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است